آرزویم اینست نتراود اشک درچشم توهرگزمگرازشوق زیاد..

وبه اندازه هرروزتو عاشق باشی ...عاشق آنکه تورامی خواهد...

آرزویم اینست نتراود اشک درچشم توهرگزمگرازشوق زیاد..

وبه اندازه هرروزتو عاشق باشی ...عاشق آنکه تورامی خواهد...

ساعت زمان

دنگ..،دنگ..
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ.
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من...
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت ، نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز... (سهراب سپهری) 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ناشناس جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 04:47 ب.ظ

سهراب سپهری

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن صحنه که مردم بسپارند به یاد

ممنون...
با اینکه زیاد شنیدم ولی باز هم زیبایی خودشو داره...

ناشناس جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:01 ب.ظ

به خاطر اینکه :

این شاه سخن سهراب است

بس همه جا سخن از این سخن است

آره
ممنون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد