آرزویم اینست نتراود اشک درچشم توهرگزمگرازشوق زیاد..

وبه اندازه هرروزتو عاشق باشی ...عاشق آنکه تورامی خواهد...

آرزویم اینست نتراود اشک درچشم توهرگزمگرازشوق زیاد..

وبه اندازه هرروزتو عاشق باشی ...عاشق آنکه تورامی خواهد...

بدون شرح!!

جمله های قشنگ و تاثیر گذار!!!!


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org




مردم نگاری شله مشهدی!!!


 بعضی از دوستان تهرانی گاهی خیلی اصرار دارند تا درباره شله مشهدی برایشان توضیح


 دهم و علت اقبال بسیار زیاد مشهدی ها را به این پدیده، تبیین نمایم که حال چنین فرصتی دست داد : - شله پدیده ای است از خانواده آش ها و کاملا مشهدی


 که در مشهد فقط با نام «شله» و در غیر مشهد با نام «شله مشهدی» شناخته می شود.


 به دلیل آنکه فرایند تهیه آن بسیار پر زحمت و پر خرج است، معمولا در خانه ها پخته نمی


 شود و همیشه در حجم زیاد و در مناسبت های خاص(مخصوصا محرم) و توسط آشپز


 مخصوص خود تهیه می گردد و برای مشهدی ها از اهمیت فراوانی برخوردار است. -


 بیشترین سوالات مشهدی ها در دهه محرم : سوال اول : شله چه ساعتی مدن؟ سوال


 دوم : سطلی ام مدن حالا؟ سوال سوم : مطمئنی اینجه شله مدن؟ سوال چهارم : این


 همه راه مرم تموم نشده باشه ؟ سوال پنجم : خواستن شله بدن یه تک مزنی؟ - روزهای


 اول دهه کمتر، ولی روزهای آخر دهه محرم ، شما شاهد جنب و جوش مشهدی ها برای


 تعامل با پدیده شله هستید. شله فارغ از آنکه، یک آش بسیار بسیار خوشمزه است (یکی از


 راه های محبوب شدن در بین مشهدی ها، آن است که نسبت به شله ابراز احساسات


 شدیدی از خودتان بروز دهید) نقش تعیین کننده ای نیز در مراسمات عزاداری دارد. در هیئت


 ها، به شکل بسیار مشهودی «شبهای شله» از شب های غیر شله شلوغ تر است و البته


 نباید فراموش کرد که شله، برای مشهدی ها نه فقط یک نوع پذیرایی، بلکه جزئی از


 عزاداری محسوب می شود. خاطرات بسیاری از معجزات شله وجود دارد . به عنوان مثال


 اصطلاحی بین بعضی هیئت های قدیمی وجود دارد که می گویند: (شله سید شهدا حتما


 برکت می کنه، ما شده با همی یه دیگ شله هزار نفرو غذا دادم ) یا ( اینقدر جوون سر


 همی دیگ به آرزوهاشا رسیدن ) - گذشته از این، شله در تعیین شاٌن اجتماعی افراد نیز


 موثر است ، به عنوان مثال یکی از نشانه های افراد پر نفوذ در مشهد آن است که سطل


 بزرگ شله را می آورند، در منزلشان تحویل می دهند! یک سطل شله می تواند شما را در


 حد ستاره های سینما نزد خانواده یا اقوام محبوب نماید. یکی از اشتغالات تازه دامادها برای


 نشان دادن خودی به خانواده همسرشان، جور کردن یک سطل پر شله با قیمه اضافه


 است، که طی مراسم خاصی در منزل پدرزن تحویل داده می شود! - خوردن شله نیز آداب


 خاصی دارد . ابتدا سفره های پلاستیکی را می اندازند و سبد های پنیر و سبزی را همراه با


 نان در سفره می چینند. تا اینجا همه در آرامش سر سفره نشسته اند، به صورتی که اگر


 به فضا آشنا نباشید تصور خواهید کرد این آرامش ادامه پیدا خواهد کرد. افراد معمولا چند


 لقمه نان و پنیر می خورند که بیشتر جنبه گرم شدن دارد. سپس قسمت دوم یعنی توزیع


 نوشابه آغاز می شود. نوشابه باید چند ویژگی داشته باشد . حتما باید شیشه ای ،


 مشکی و کوکا باشد البته به دلیل تحریم برند های اسرائیلی در هیئت های انقلابی زمزم


 هم جایز است. هر نوشابه معمولا دو تا چهار بشقاب را ساپرت می کند لذا با توجه به


 توانایی های خود، نوشابه اضافه هم می توانید بردارید. در نهایت قسمت اصلی سفره


 یعنی توزیع بشقاب های شله آغاز می شود. در این موقعیت مشهدی ها سبک نشستن


 شان را تغییر می دهند و از حالت چهار زانو به حالت دو زانو در می آیند که در این حالت هم


 به بشقاب مسلط هستند و هم به فضای خارج از سفره و روند تردد سطل های سر ریز.


 همه فرایند خوردن شله فقط با یک دست انجام می شود و دست دوم باید برای نشان


 دادن واکنش سریع به افراد توزیع کننده سرریز همواره آزاد باشد. - هر مشهدی به صورت


 میانگین یک کیلو و نیم شله را می تواند بخورد که این میزان با باز کردن کمربند و حتی


 دکمه های یقه پیراهن در روزهای گرم و تابستانی، می تواند افزایش یابد. اگر برای اولین بار


 است که شله می خورید به حرف مشهدی ها که اصرار دارند بیشتر بخورید ، شله خودش


 جای خودش را باز می کند توجه نکرده و با جون خود بازی نکنید!

چشم ها را باید شست ...جور دیگر باید دید . . . !



یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد.

هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید.
هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند.
هیچ انجمنی با پسوند"... مردان" خاص نمی شود.
مردها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند.
این روزها همه یک بلندگو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند.
در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است.
یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند.
وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مردهایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مردهای همیشه خسته.
از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند.
مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند.
سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مردها همه توقعی دارند.
باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از این ها نباشند...



ما هم برای خودمان خوشیم! مثلا از مردی که صبح تا شب دارد برای درآمد بیشتر و برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویولون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویولون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد.

توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دل داریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه ما را با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردی شان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلا نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!

مردها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است.
وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چک شان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمی دهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفش شان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین.

و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مردها همه دنیای شان همین طوری است. ساده و منطقی... درست بر عکس دنیای ما.



بیایید بس کنیم. بیایید میکروفون ها و تابلوهای اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مردها، واقعا مردها، آنقدرها که داریم نشان می دهیم بد نیستند.

مردها احتمالا دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین.
کمی آرامش در ازای همه فشارها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند.
کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم ... 
بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است