بگذار تا شیطنت عشق چشمان ترا به عصیانی خویش بگشاید هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد
اما کوری را بخاطر آرامش تحمل مکن.
(دکتر شریعتی)
خدایا کفر نمیگویم، پریشانم، چه میخواهی تو از جانم؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی.
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی، لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی، به زیر پای نامردان بیاندازی....