مترسک گفت خدایا شاهد باش مرا برای ترساندن آفریدن...وگرنه من عاشق پرنده ای بودم که از ترس من مرد
سلامثریا خانم دیگه پرنده ها هم توی این دوره زمونه اونقدر پرو شدن که نگو به مترسک بگو ناراحت نباش کسی از تو نمی ترسه
سلامآرهممنون از اینکه نظر گذاشتی
سلام دوست من آپم سربزن راستی نمیشه به آپا ی بالات نظر دادولی تنهایی زیبابود وتنهایی زیباست بیا نظرتوبگو....هم برگی از دفتر خاطرات من هم دلنوشته دخترکاغذی
سلام...ممنون از نظرت...چشم حتما
مترسک به کلاغ گفت:هرچی میخوای نوکم بزن... ولی تنهام نذار..
ممنون قشنگ بوووود
سلام
ثریا خانم دیگه پرنده ها هم توی این دوره زمونه اونقدر پرو شدن که نگو به مترسک بگو ناراحت نباش کسی از تو نمی ترسه
سلام
آره
ممنون از اینکه نظر گذاشتی
سلام دوست من آپم سربزن راستی نمیشه به آپا ی بالات نظر دادولی تنهایی زیبابود وتنهایی زیباست بیا نظرتوبگو....هم برگی از دفتر خاطرات من هم دلنوشته دخترکاغذی
سلام...
ممنون از نظرت...
چشم حتما
مترسک به کلاغ گفت:
هرچی میخوای نوکم بزن... ولی تنهام نذار..
ممنون قشنگ بوووود